
به گزارش انرژی و نیرو، سقوط قیمت نفت در هفته گذشته تحت تاثیر دو عامل بود: نخست، اعلام آتشبس موقت میان بازیگران منطقهای در خاورمیانه که چشمانداز درگیریهای نظامی و اختلال در صادرات نفت از مسیرهای استراتژیک، از جمله تنگه هرمز را کاهش داده است و دوم، واکنش غیرمنتظره دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالاتمتحده که در یک اظهارنظر علنی، چین را به ادامه خرید نفت از ایران تشویق کرد-حتی در شرایطی که تحریمهای رسمی علیه تهران همچنان برقرار است!- این موضعگیری ترامپ که از سوی برخی تحلیلگران به عنوان سیگنالی سیاسی برای بازتعریف سیاست فشار حداکثری تعبیر شده، تنها بر بازار نفت تاثیر نگذاشت، بلکه بار دیگر معادلات راهبردی میان واشنگتن، پکن و تهران را وارد فاز جدیدی از تفسیر و تحلیل کرد. در حالی که سرمایهگذاران بازار انرژی این سخنان را نشانهای از احتمال افزایش عرضه نفت ایران به بازارهای آسیایی قلمداد کردند، کارشناسان روابط بینالملل آن را سرآغازی برای شکلگیری کانالهای انعطافپذیرتر در روابط نفتی میان قدرتهای بزرگ میدانند. به این ترتیب، بازار نفت که در یکهفته گذشته همزمان با سیگنالهای جنگ و صلح، میان امید و هراس نوسان میکرد، اکنون در وضعیت تعلیقی قرار گرفته که هرگونه حرکت بعدی بازیگران سیاسی میتواند به تغییر مسیر قیمتی آن منجر شود.
۱. کاهش دو روزه
پس از اوجگیری شدید قیمتها به حدود ۷۸ دلار در پی حملات آمریکا به تاسیسات اتمی ایران، نفت در مدت دو روز، بیش از ۱۲ درصد سقوط کرد- بزرگترین افت دو روزه از سال ۲۰۲۲ تاکنون- این اصلاح قیمتی بازتابی بود از کاهش ریسک جنگ و تثبیت نسبی جریان نفت در تنگه هرمز.
۲. پرش مجدد قیمت با آتشبس
در بحبوحه تحلیلهای آژانس انرژی و دادههای انبارهای جهانی، بهای برنت با جهشی حدود ۲ درصد تا 68.5 دلار بالا آمد. سقوط ذخایر آمریکا به میزان ۴ میلیون بشکه نیز به افزایش قیمتها کمک کرد.
۳. نرخ بهره و تقویت تقاضا
شنیدهها درباره احتمال کاهش نرخ بهره توسط بانک مرکزی آمریکا (Fed)، که با گزارش تورمی ضعیفتر همراه بوده، میتواند با تقویت رشد اقتصادی، تقاضای نفت را تقویت کند؛ عاملی مهم برای پایهگذاری قیمت نفت.
در یکی از غافلگیرکنندهترین مواضع هفته، ترامپ در پی اعلام آتشبس میان ایران و اسرائیل، در پستی در شبکه اجتماعی «تروثسوشال» اعلام کرد: «چین حالا میتواند به خرید نفت ایران ادامه دهد. امیدوارم که در عین حال نفت زیادی از ما هم خریداری کند.» این اظهارنظر که تنها چند روز پس از حمله آمریکا به تاسیسات هستهای ایران بیان شد، بلافاصله با واکنشهایی جدی در سطح بینالمللی و در بازارهای انرژی روبهرو شد. هرچند کاخ سفید در واکنشی شتابزده تلاش کرد این سخنان را صرفا یک موضع شخصی معرفی کند و تاکید کرد که تغییری در چارچوب رسمی تحریمها علیه تهران ایجاد نشده، اما کارشناسان معتقدند همین تغییر در لحن و واژهپردازی از سوی یک چهره بانفوذ سیاسی، خود حاوی نشانههایی از یک چرخش نرم و تدریجی در سیاست فشار حداکثری ایالاتمتحده است؛ تغییری که در صورت تداوم، میتواند تاثیرات بنیادینی بر بازار جهانی نفت و روابط واشنگتن با دو کشور مهم یعنی چین و ایران بگذارد.
بازار طلای سیاه که همواره به سیگنالهای ژئوپلیتیک حساس است، به سرعت به این پیام واکنش نشان داد. تنها چند ساعت پس از انتشار سخنان ترامپ، قیمت نفتخام برنت نزدیک به ۶ درصد کاهش یافت و یکی از شدیدترین افتهای روزانه خود در ماههای اخیر را تجربه کرد. این واکنش عمدتا ناشی از برداشت بازار بود که ممکن است آمریکا بهطور ضمنی در حال تسهیل خرید نفت ایران توسط چین باشد؛ موضوعی که میتواند موجب افزایش عرضه نفتخام در بازارهای جهانی شده و بر قیمتها فشار نزولی وارد کند. از آنجا که ایران تحت تحریمهای آمریکا قرار دارد و صادرات رسمی آن محدود شده، چنین سیگنالی از سوی واشنگتن-حتی به صورت غیررسمی-میتواند به گشایش مجدد کانالهای صادراتی ایران منجر شود، بهویژه به سمت چین که بزرگترین واردکننده نفت این کشور است.
در سطح راهبردی، این تغییر موضع ظاهری میتواند پیامدهای بلندمدتی برای توازن بازار جهانی نفت داشته باشد. چین که حدود 14 درصد از واردات نفتخام خود در سال جاری را از ایران تامین کرده، عمدتا این خرید را از طریق پالایشگاههای کوچک موسوم به «Teapot» انجام میدهد. چنانچه فضای حقوقی و سیاسی بین پکن و واشنگتن برای ادامه این تجارت بازتر شود، نهتنها حجم خرید نفت ایران افزایش خواهد یافت، بلکه عملا بخشی از تحریمهای اقتصادی واشنگتن تضعیف خواهد شد، هرچند بهطور غیررسمی. با این حال، برخی کارشناسان هشدار دادهاند که برای اجرایی شدن هرگونه تغییر واقعی در ساختار تحریمها، آمریکا نیاز به طی کردن روندهای قانونی پیچیدهای دارد. تعلیق یا لغو تحریمها مستلزم هماهنگی چندجانبه میان وزارت خزانهداری، وزارت امور خارجه و کنگره است؛ فرآیندی که مستلزم صدور مجوزهای جدید، ایجاد سازوکارهای نظارتی و اطلاعرسانی رسمی به نهادهای قانونگذار خواهد بود. افزون بر این، چنین اقدامی میتواند روابط واشنگتن با متحدان سنتی خود مانند عربستان را نیز تحتالشعاع قرار دهد، چرا که هرگونه افزایش سهم ایران از بازار نفت جهانی میتواند فشارهای رقابتی جدیدی بر سایر تولیدکنندگان بزرگ وارد سازد.
در مجموع، اظهارات ترامپ اگرچه هنوز در سطح «سیگنال» و نه «سیاست رسمی» باقی مانده، اما نشاندهنده تزلزل در موضع سنتی آمریکا در قبال صادرات نفت ایران است. این موضع جدید، در بستر آتشبس موقت در خاورمیانه و همزمان با تضعیف فضای تقابل مستقیم میان ایران و آمریکا، میتواند زمینهساز گشایشهای محدود اما موثر در ساختار بازار جهانی نفت شود؛ مشروط بر اینکه از سوی دیگر نهادهای سیاسی ایالاتمتحده نیز پیگیری و تقویت شود. به همین دلیل، بازار نفت در وضعیت دوگانهای از تردید و انتظار قرار گرفته است: آیا این اظهارات مقدمهای برای بازگشت تدریجی نفت ایران به بازار جهانی است؟ یا صرفا یک حرکت مقطعی و تبلیغاتی از سوی ترامپ برای ایجاد فشار در آستانه مذاکرات احتمالی بعدی با ایران؟ زمان بهزودی پاسخ این سوال را خواهد داد.
چشمانداز بازار نفت در حال حاضر در وضعیتی مبهم و پرنوسان قرار دارد، جایی میان کاهش موقت تنشها و احتمال شعلهور شدن دوباره درگیریها. نوسانات اخیر، بهویژه افت و خیزهای ناگهانی قیمت، گواهی بر حساسیت بالای این بازار نسبت به تحولات ژئوپلیتیک است. در چنین شرایطی، دو عامل کلیدی میتوانند نقش تعیینکنندهای در روندهای آتی داشته باشند: نخست، انتظار بازار برای کاهش نرخ بهره توسط بانک مرکزی آمریکا در نیمه دوم سال که میتواند با تحریک اقتصاد جهانی به افزایش تقاضای نفت منجر شود؛ دوم، احتمال کاهش تدریجی محدودیتهای صادراتی ایران و بازگشت نسبی نفت این کشور به چرخه بینالمللی که میتواند به پایداری عرضه کمک کند. در این میان، نقش چین به عنوان اصلیترین خریدار نفت ایران، بیش از پیش پررنگ شده است. اگر پکن بتواند با تکیه بر سیگنالهای غیررسمی یا مجوزهای احتمالی از سوی واشنگتن، خرید نفت از ایران را افزایش دهد، توازن نسبی در بازار جهانی شکل خواهد گرفت؛ با این حال، تا زمان صدور رسمی مجوزها و هماهنگی میان نهادهای داخلی آمریکا، مسیر پیشرو همچنان مبهم، پرریسک و شکننده باقی خواهد ماند.
بازار نفت در حال حاضر نه با بحران واقعی در عرضه، بلکه تحت فشار روانی ناشی از تحولات سیاسی و مواضع راهبردی قدرتهاست. باز شدن دریچهای به سوی نفت ایران برای چین، اگرچه هنوز در حد سیگنال بوده، زمینه بازبینی رفتار عوامل جهانی را فراهم آورده است. سرنوشت قیمت نفت به تداوم آتشبس در خاورمیانه، جهتگیری سیاستهای پولی فدرال رزرو، چگونگی صدور یا تعلیق مجوزهای تحریمی و همچنین توانایی واشنگتن در ایجاد اجماع داخلی برای بهرهگیری موثر از ابزارهای دیپلماتیک وابسته خواهد بود.
منبع: دنیای اقتصاد