
به گزارش انرژی و نیرو، اما کارشناسان معتقدند این روند آخرین راه حل کم آبی است، باید ابتدا برروی نحوه مدیریت منابع آبی، آموزش استفاده از آب و جلوگیری از هدر رفت منابع اقدام کرد تا کمترین آسیب به منابع آبی کشور وارد شود.
فصلها نابسامان شدهاند، رودها به نهرهای باریک تبدیل شده و رودخانهها طغیان میکنند، بهار دیگر طراوت گذشته را ندارد گویی دیگر دلش نمیخواهد گیسوانش را در باد رها و بوی خوشش را در فضا پراکنده کند، دیگر درختان زیر اشعه خورشید بهاری نمیدرخشند و نسیمی که از کوههای سر به فلک کشیده به دامنهها میآمد تا تحمل گرمای تابستان را در پایین دست آسانتر کند، دیگر بر طبیعت نمیوزد، ناگهان تابستان میآید، با گرمایی طاقت فرسا، این همان تغییر اقلیم است که فصلها را جابجا کرده، گویی رشته کار از دست طبیعت خارج شده است.
امسال هم گرمای هوا در کشور بیداد میکند، خورشید با تمام توانش میتابد و گویی قصد دارد هرآنچه را که در زمین است ذوب کند.
بر اساس اعلام مرکز ملی اقلیم، اردیبهشت امسال دمای هوا ۳.۷ درجه بیشتر از رقم نرمال بود، برای همین کولرها زودتر از معمول روشن شدند که به معنای مصرف بیشتر آب و برق است، خبر بدتر اینکه همین مرکز اعلام کرد که تابستان امسال ۱.۵ تا ۲.۵ درجه گرمتر از نرمال خواهد بود، این یعنی چالش گرما و مصرف آب استانهای خشک را خشکتر و تشنهتر میکند.
اینجاست که مسوولان به فکر چاره میافتند که چگونه این دوره سخت را پشت سر بگذارند و آنرا مدیریت کنند؛ ناگهان کمبود منابع آبی یادشان میآید و در تلاش برای رفع آن به انواع روشها و طرحها متوسل میشوند، در این میان ناگهان عدهای دوباره بر طبل یک سری پروژهها میکوبند که اگر برای مردم آب نشود برای آنها نان میشود.
یکی از این پروژهها انتقال آب بین حوضهای است، کسانی که امروزه داد سخن درباره فواید این طرحها میزنند همانهایی هستند که در گذشته جزو طرفداران پر و پا قرص سد سازی بودند، اما حالا که دیگر طبیعت کشور جانی برایش نمانده و توان تحمل ساخت سد جدیدی را ندارد، از این رو به انتقال بین حوضهای روی آوردهاند.
تجربهای که در بسیاری موارد موفق نبوده است، حداقل در کشور ما که جواب نداده، نمونه آن انتقال آب کوهرنگ از چهار محال و بختیاری به اصفهان است که به عنوان اولین طرح انتقال آب بین حوضهای در ایران مطرح است که به حدود سال ۱۱۲۰ هجری قمری و زمان شاه عباس صفوی بر میگردد. البته اجرای آن با مرگ شاه عباس متوقف شد و دوباره در سال ۱۳۳۷ به بهره برداری رسید.
بر اساس این طرح، آبی حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ متر مکعب بر ثانیه از کوهرنگ به اصفهان منتقل و به کشاورزان داده شد، کارشناسان معتقدند مساله این است که امروز برای همان کشاورزان توقع ایجاد شده که باید آب بیشتری برای آنها تامین کنند، چون این آب بعد از مدتی تحت تاثیر عوامل مختلف، دیگر جوابگوی نیاز آبی آنها نیست، این روند مشکلات و تبعات اجتماعی زیادی به همراه داشت؛ بنابراین هر چه به یک منطقه آب برسانید مشکل برطرف نمیشود بلکه به مرور جمعیت بیشتر میشود و توقع بالاتر میرود، خدا دکتر «پرویز کردوانی» پدر کویرشناسی ایران را رحمت کند، همیشه میگفت "اگر میخواهید استانی را نابود کنید به آن آب بدهید" و همواره در دوره حیاتش با انتقال آب از نقطهای به نقطه دیگر سخت مخالفت میکرد.
البته نمونههای موفق انتقال آب بین حوضهای در دنیا وجود دارد که یکی از آنها پروژه انتقال آب جنوب به شمال چین است، این پروژه با انتقال آب از رودخانههای یانگتسه و چند رودخانه دیگر به شمال کشور، به تامین آب شرب و کشاورزی در مناطق شمالی کمک کرده است، اما نکته مهم این است که جغرافیا و مسائل اجتماعی کشورها با هم متفاوت است.
کارشناسان معتقدند انتقال آب بین حوضهای آخرین راهکار برای برون رفت از معضل کم آبی است یعنی باید اول همه راهها از جمله نوسازی شبکه آبرسانی، جلوگیری از هدر رفت آب، آموزش نحوه استفاده از منابع آبی و تغییر کشتهای کشاورزی در مناطق کم آب به محصولات کم آب بر طی شود بعد اگر جواب نداد فکر دیگری کرد؛ نه مانند اصفهان که آب برای خوردن ندارند، اما برنج و خیار که محصولی آب بر است را کشت میکنند، قطعا این روند جواب نمیدهد حتی اگر تمام منابع آبی کشور را هم به آن منطقه منتقل کنند کم خواهد آمد و بعد از مدتی جوابگوی نیاز آن منطقه نخواهد بود.
یک کارشناس امور منابع آب به خبرنگار محیط زیست گفت: باید بپذیریم که ایران کشوری خشک و نیمه خشک است، بر این اساس توزیع بارندگی در همه مناطق مختلف است و یکسان نیست، این پراکندگی بارش هم به لحاظ موقعیت جغرافیایی و هم زمانی باعث شده جاهایی آب اضافه داشته باشیم و جاهایی دیگر کم آبی و یا اصلا آب نداشته باشیم و خشک باشند.
«یوسف خلجامیرحسینی» افزود: در این میان وظیفه بشر و امروز وظیفه مدیریت است که با استفاده از امکاناتی که در اختیار دارد این تعادل را برقرار کند، البته به گونهای که آسیب به محیط زیست وارد نشود و کاری که انجام میدهد پایدار باشد.
وی اظهار کرد: در این راستا یکی از روشها برای مناطقی که مشکل آب دارند انتقال آب از یک حوضه به حوضه دیگر است، حال این حوضه میتواند دریا باشد یا یک حوضه آبخیز، حتی میتواند منابع آبی زیرزمینی باشد که برداشت و بعد به مکانی که کم آب است، منتقل کرد.
وی اظهار کرد:، اما مساله مهم در این روند این است که اصولا طرح انتقال آب بین حوضهای کار درستی است یا خیر که باید گفت بر اساس استاندارد جهانی و بحثهایی که کارشناسان مربوطه هم در سازمان ملل و هم مراجعی که در این زمینه فعالیت میکنند بر آن تاکید دارند و به عنوان یکی از پیش شرطها لحاظ میکنند این است که انتقال بین حوضهای باید در بدترین شرایط یعنی مرحله آخر انجام شود یعنی شرایطی که دیگر جایگزینی در منطقه نباشد، یعنی شرایط آن منطقه به قدری بحرانی است که امکان تامین منابع آبی برای حفظ بقا در آنجا وجود ندارد و مجبور هستند از یک فاصله و از یک منبع دیگر آب را برای منطقهای که دچار مشکل است منتقل کنند.
خلجامیرحسینی تاکید کرد: در این روند هم معمولا قید میگذارند به این معنی که عموما طرحهای انتقال آب بین حوضهای را با قید زمان و موقتی بودن در نظر میگیرند، اینطور نیست که همیشه این مشکل را بخواهیم با این روش حل کنیم، حالا ممکن است زمان کمی طولانیتر شود، اما این قید برای این گذاشته میشود که مدیران آن منطقه به فکر پیدا کردن چاره، اصلاح الگوی مصرف و راههای درست مصرف آب باشند نه اینکه حالا ببیند یک منبعی در اختیارشان قرار گرفته آنها هم بی محابا از آن استفاده کنند، تا آنهم تمام شود و دوباره روز از نو روزی از نو، متاسفانه این روندی است که امروزه حکمرانی آب کشور در پیش گرفته و به عنوان مسکن و راهکاری مقطعی به دنبال آرام کردن درد است و نه درمان و رسیدن به راه حل درست، که باید به این مساله به طور جدی فکر کرد.
وی ادامه داد: گروهی که تا پیش از این سنگ سدسازی را به سینه میزدند اکنون که دیگر شرایط اقلیمی کشور برای سدسازی جواب نمیدهد به سمت طرحهای انتقال آب بین حوضهای کشیده شدند، البته همین گروه مدتی هم شعار آبهای ژرف را سر میدادند که آنهم به نتیجه نرسید، اکنون به بحث انتقال بین حوضهای روی آوردند، در این روند به بهانه حل مشکلات مردم یک جریان جدیدی برای خود ایجاد کردند، البته شاید من اشتباه میکنم، اما شواهد این را نشان میدهد.
این کارشناس منابع آبی گفت: اول باید ببینیم انتقال بین حوضهای چه الزاماتی دارد و مهم این است که آیا آن الزامات توسط مسوولان وقت وزارت نیرو یا هر نهاد دیگری از جمله سازمان حفاظت محیط زیست یا بخشهای دیگر دولتی لحاظ شده است یا خیر، حالا هم که پروژه انتقال آب از دریای عمان به فلات مرکزی مطرح شده و گفته میشود قرار است به ۱۷ استان از جمله تهران آبرسانی کند، البته درباره این پروژه هم اطلاعات جامعی در دسترس نیست، سوال مهم این است که اصلا مطالعات جامعی صورت گرفته است؟ اگر گرفته نتایج آن کجا است.
وی به هزینه بالای اجرای این گونه طرحها اشاره کرد و گفت: به عنوان مثال گفته میشود انتقال آب دریای عمان به خراسان به ازای هر متر مکعب حدود چهار یورو هزینه دارد، با توجه به شرایطی که در مراحل انجام پروژهها در کشور شاهد هستیم آیا این روند درست است؟ حداقل من به عنوان شخصی که بیش از ۳۰ تا ۳۵ سال درگیر پروژههای مختلف مطالعاتی بعضا اجرایی در کشور بودم، ندیدم پروژهای در بخش دولتی بر اساس زمان پیشبینی شده انجام شود، تقریبا عموم پروژههای دولتی متاسفانه به دلایل مختلف از جمله سوء مدیریت، عدم تخصیص منابع مالی تا مسائل مختلف اجتماعی و محیطی تاخیرهای عجیب غریبی دارند، یعنی در حد چندین سال و بعضا چند ده سال طول میکشند که این روند میتواند از لحاظ اقتصادی ضررده باشد که معمولا این بخش در پروژهها لحاظ نمیشود.
خلجامیرحسینی تاکید کرد: این گونه پروژهها علاوه بر خسارات محیط زیستی، به سرمایه گذاری هنگفتی نیاز دارند، بعد از آن هزینه نگهداری، تعمیر و به روزرسانی تاسیسات نیز بسیار بالا است از این رو همواره به عنوان آخرین راه حل مطرح میشود.
وی در پاسخ به اینکه اگر قرار باشد آب دریای عمان به تهران منتقل شود باید مسافتی بین سه تا چهار هزار کیلومتر لوله کشی صورت گیرد و، چون به روش ثقلی ممکن نیست باید پمپاژ شود که به انرژی زیادی نیاز دارد، این انرژی چگونه تامین خواهد شد گفت: قطعا این حجم لوله کشی به محیط زیست مسیر آسیب زیادی وارد میکند، علاوه بر این، اکنون با مشکل ناترازی انرژی مواجه هستیم در این صورت چگونه میتوان برق مورد نیاز این حجم پمپ را تامین کرد؟ حال اگر شرایط انرژی در آینده به همین صورت باشد این پروژه بدون استفاده باقی میماند، هم اینکه طولانی بودن اجرای این پروژهها هزینههای هنگفت و مضاعفی را ایجاد میکند.
وی اظهار کرد: در کنار مسائل اقتصادی این گونه پروژهها، مسائل اجتماعی هم باید مد نظر قرار گیرد و در این گونه پروژهها لحاظ شود، چون در مسیر باید یک سری تاسیسات ساخته شود که به مکان نیاز دارند از این رو زمینهای مورد نیاز باید تملیک شوند که در این صورت ممکن است عدهای مجبور به مهاجرت شوند، یک سری خسارتهایی به مردم وارد میشود که آسیبهای روحی، اجتماعی و محیطزیستی در پی دارد که نمیدانم همه اینها در مطالعه طرح دیده شده یا خیر، تخریب محیط زیست و حتی از دست رفتن کیفیت آب و آلودگی آن هم مطرح میشود.
خلج ادامه داد: وقتی آب شیرین میشود در مسیر حتی اگر در لوله هم باشد، تماسی که با بدنه لوله میگیرد امکان آلوده شدن آب وجود دارد، یا تماس با هوا تبخیر آنرا بالا میبرد و کیفیت آب را تحت تاثیر قرار میدهد، این مواردی است که باید در این طرحها دیده شود، یا اینکه آب را از یک محیط به محیط دیگری منتقل میکنند که در این صورت شرایط محیط جدید را به هم میزند یا برای اهالی آن منطقه انتظار ایجاد میکنند، کاری که در اصفهان انجام شد که به عنوان اولین طرح انتقال آب بین حوضهای در ایران نیز محسوب میشود، این طرح به حدود سال ۱۱۲۰ هجری قمری در زمان شاه عباس صفوی میگردد که در آن زمان آب کوهرنگ از چهارمحال و بختیاری به اصفهان منتقل شد.
وی افزود: در این فرایند، آبی حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ متر مکعب بر ثانیه منتقل و به کشاورزان در اصفهان داده شد که اکنون برای کشاورز آن منطقه توقع ایجاد شده است، در واقع بعد از مدتی تحت تاثیر عوامل مختلف، دیگر آن میزان آب جوابگوی نیاز آبی کشاورزان نخواهد بود، مردم انتظارات بیشتری دارند حال این انتظارات بیشتر را چگونه میتوان جواب داد؟ یعنی به جای اینکه بیاییم مشکلات را ریشهای حل کنیم و اینکه بپذیریم اصفهان یا یزد یک منطقه خشک است و متناسب با منطقه خشک و شرایط اقلیمی آن اشتغال ایجاد کنیم، آمدیم ۴۰۰ تا ۷۰۰ کیلومتر دورتر با هزینهای هنگفت آب را انتقال دادیم و اکنون به شدت مورد انتقاد همان مردم استفاده کننده قرار گرفته است.
این کارشناس منابع آبی گفت: اینها مواردی است که توجیه ندارد یعنی نیاز به بخش حکمرانی و پایش سرزمینی مناسب و درست دارد، متاسفانه جزیرهای عمل میکنیم، تلاش میشود مشکلات به صورت موضعی و مقطعی حل شود، شاید برای یک سال یا ۱۰ سال آن مشکل کمی فروکش کند، اما از کنار آن دهها و صدها مشکل دیگر برای مردم به وجود میآید و بعد هم کسی پاسخگو نیست.
وی تصریح کرد: یک اشکال عمدهای که در این گونه پروژهها وجود دارد این است که هیچ پروژهای بعد از اتمام ارزیابی و پایش نمیشود و نقاط ضعف و قوت آن مورد بررسی قرار نمیگیرد تا حداقل برای پروژههای بعدی از آن درس گرفت، به عنوان مثال آب را از کوهرنگ چهارمحال و بختیاری به یزد منتقل کردند بعد از آن دهها کارخانه فولاد و سرامیک سازی بنا کردند، در حالیکه برای هر تن فولاد حدود ۲۵۰ متر مکعب آب نیاز است، این روند اعتراضات زیادی به همراه داشت، اما در پروژه انتقال آب عمان به فلات مرکزی و ۱۷ استان باز هم استان یزد در صدر این طرح قرار دارد، بهتر است یک بار برای همیشه قبول کنیم که آب نیست بنابراین صنایع در کنار دریا اجرا شوند نه اینکه آب را به کنار صنایع ببریم، چه لزومی دارد که کارخانههای آب بر مانند فولاد، سیمان و سرامیک سازی و خیلی از صنایع آب بر دیگر را در مناطق خشکی احداث کنیم که حتی به آب شرب خود محتاج هستند.
وی تاکید کرد: در روند انتقال آب بین حوضهای باید شرایط مردم مبدا مورد توجه قرار گیرد، به عنوان مثال آب را شیرین و سپس هزاران کیلومتر آنطرف به مثلا تهران، اصفهان، یزد و یا مشهد منتقل میکنیم، مردم آن منطقه قطعا اعتراض میکنند که البته هم این اعتراض به حق است، کشور باید یک طرح جامع داشته باشد و توزیع امکانات برای همه مردم یکسان باشد، هم برای آنانی که در تهران هستند و هم کسانی که لب مرز زندگی میکنند، نباید اینطور باشد همه امکانات در جایی که قدرت حاکم است، متمرکز شود.
خلج درباره راهکارهای گذر از کم آبی گفت: ابتدا اینکه باید از وضعیت منابع آبی و شرایط کشور یک پایش درست داشته باشیم، متاسفانه در گذر زمان به ویژه در ۵۰ سال گذشته با مسائل به حدی مقطعی برخورد کردیم که یک انباشت پیچیده از مشکلات در هم تنیده را به وجود آوردیم، به عنوان مثال میگوییم که مثلا انتقال آب صورت نگیرد در این صورت ممکن است بحث اشتغال آن بخش دچار اختلال شود، بنابراین دولت باید بپذیرد و عزمش را جزم کند تا برای همیشه مشکل را به صورت علمی و صحیح برطرف کند، اینطور نباشد که آب به منطقهای منتقل کنیم و بعد از مدتی جمعیت آن منطقه افزایش مییابد و دوباره نیاز به آب بالا میرود، این روند دایره وار ادامه دارد.
وی گفت: تمام این کارها در حالی انجام میشود که مدیر عامل آب و فاضلاب اعلام کرده که در شبکه آبرسانی ۳۵ درصد آب به حساب نیامده داریم، یعنی آبی که با هزینههای بسیار تصفیه و وارد شبکه میشود به علت شکستگی، فرسوده بودن شبکه و بعضا انشعابهای غیر قانونی، ۳۵ درصد آب تصفیه شده از شبکه خارج میشود یعنی هدر میرود، این رقم بسیار بالایی است.
کارشناس منابع آبی گفت: گفته میشود که رقم ۲۱ هزار میلیارد تومان برای کنترل یک درصد از این نشستی و فرسودگی نیاز است تا شبکه بهسازی شود، این رقم در مقابل هزینههایی که برای پروژه انتقال آب از دریا در نظر گرفته میشود بسیار ناچیز است، دولت باید دنبال طرحهایی برود که ماندگار و متناسب با توسعه پایدار باشد.
وی تاکید کرد: نیاز به یک اقدام جامع و عاجل وجود دارد، اولاً از توسعه بیرویه کلانشهرها از جمله تهران جلوگیری شود، اینکه مرتب جواز ساخت و ساز میدهند و از طرف دیگر میگویند آب نداریم، اینها تعارض منافع است، اکنون شاید ۱۵ یا ۱۶ طرح و برنامه برای موضوع آب از طرف دستگاههای بالادستی از جمله مقام معظم رهبری تا مجمع تشخیص مصلت نظام، مجلس، وزارت نیرو و شورای عالی آب تدوین شده است، مانند طرح سازگاری با کم آبی و طرح تعادل بخشی آب زیرزمینی، سوال این است که این طرحها به کجا رسیدند؟ مثلا وزارت نیرو اعلام میکند میزان برداشت ما از آبهای زیرزمینی ۴۱ میلیارد مترمکعب در سال است و برای اینکه به تعادل برسیم باید ۳۰ درصد از آن کاسته شود، در حالیکه در عمل نه تنها ۳۰ درصد کم نمیشود بلکه میبینیم که ۱۱ میلیارد متر مکعب هم برداشت مازاد صورت میگیرد.
خلج افزود: یا اینکه مدام میشنویم که مجوز حفر چاه صادر میکنند، با این روند آب را از دل زمین بیرون میکشند و به دنبال آن پدیده فرونشست رخ میدهد، زمینهای کشاورزی متروکه و ابینه آسیب میبیند، از طرفی جهاد کشاورزی مرتب به وزارت نیرو فشار میآورد که میخواهیم مثلا در فلان محصول خودکفا شویم پس باید به ما آب و یا مجوز حفر چاه بدهید، بیاییم قدرت نه گفتن داشته باشیم، تمام این مسائل به هم پیچیدهاند و، اما ما همچنان جزیرهای عمل میکنیم.
وی ادامه داد: جرات داشته باشیم و به وزارت صمت بگوییم حق نداری مجوز احداث کارخانه را در مکانهایی که آب ندارند صادر کنید، بیش از ۲ هزار و ۱۰۰ کیلومتر ساحل فقط در جنوب کشور داریم که بهترین مناطق برای احداث صنایع آب بر هستند، اما عدهای برای تبلیغ، یک سری کارهایی انجام میدهند که هم به ضرر محیط زیست و هم زندگی انسانها تمام میشود.
این کارشناس منابع آب تصریح کرد: نه سازمان محیط زیست توان مقابله و برخورد دارد، نه وزارت نیرو و نه نهاد دیگر، متاسفانه در این شرایط واقعا نمیشود برای منابع آبی آینده خوبی متصور شد مگر اینکه طرح جدیدی ارائه و با قدرت اجرا شود.
وی گفت: کلام آخر من این است که طرح انتقال آب بین حوضهای طرحی است که انجام نشده، شکست خورده است، تصور کنیم تمام منابع تامین و طرح اجرا شود، سوال این است که بحث هزینه تعمیر، نگهداری و تامین آن چگونه فراهم میشود، الان که گفته میشود در شرایط ناترازی هستیم، چگونه باید انرژی مورد نیاز تامین شود، تجربه ثابت کرده هر نقطهای که انتقال آب صورت گیرد نتیجهای جز نابودی و از بین رفتن سرزمین مبدا، مسیر و گاها مقصد ندارد.
منبع: ایرنا