
به گزارش انرژی و نیرو، این تصمیم در حالی اتخاذ شده که قیمت نفت خام در بازارهای جهانی با کاهش محسوس مواجه شده و به سطحی رسیده که برای بسیاری از کشورهای تولیدکننده، از جمله برخی دولتهای عربی حاشیه خلیج فارس، به زیر نقطه سربهسر نزدیک شده است.
آرامکو و آدنوک، که طی سه سال گذشته از فعالترین خریداران در عرصه جهانی بودهاند و بیش از ۶۰ میلیارد دلار را صرف توسعه در حوزههایی چون گاز، پتروشیمی، و روانکارها کردهاند، اکنون با بازنگری در اولویتهای مالی و راهبردی خود، سیگنال مهمی به بازار ارسال کردهاند: دوره خریدهای پرریسک و توسعه بیمحابا، حداقل در کوتاهمدت، جای خود را به احتیاط، تمرکز بر سوددهی و مدیریت دقیق منابع داده است.
کاهش تقاضای جهانی، تداوم نوسانات ژئوپلیتیک، و تغییر جهت دولتها بهسوی توزیع سود سهام، از دیگر عواملی است که منجر به این چرخش استراتژیک شدهاند. اکنون پرسش کلیدی این است که آیا این توقف نسبی، به معنای تغییر پایدار در مدل رشد شرکتهای انرژی خاورمیانه خواهد بود یا تنها وقفهای موقتی برای تطبیق با شرایط جدید بازار است؟ از آغاز سالجاری میلادی، آرامکو و آدنوک به عنوان پیشروان انرژی منطقه، بیش از ۶۰ میلیارد دلار در صنایع گازی، پتروشیمی و روانکارها (lubricants) سرمایهگذاری کردهاند .
اما اکنون، با کاهش قیمت نفت جهانی – که از بیش از ۸۰ دلار در ابتدای سال به حدود ۶۶ دلار رسیده – و سیگنال افزایش عرضه از سوی اوپکپلاس، این دو نهاد استراتژیک را بر آن واداشته تا سرعت معاملات خارجی خود را کمتر کنند. این تصمیم در حالی اتخاذ شده که دولتهای سعودی و امارات بر افزایش پرداخت سود سهام به سهامداران تاکید دارند و ترجیح میدهند در فضای پرنوسان کنونی، تمرکز خود را از رشد پرریسک اقتصادی به سوی ثبات مالی و بازدهی مطمئنتر سوق دهند.
برخی مشاوران بانکی اعلام کردهاند که شرکتهای دولتی به آرامکو و آدنوک توصیه کرده «بیشتر روی سوددهی تمرکز کنند تا رشد سریع.» این تصمیم در واقع واکنشی است به کاهش درآمدهای نفتی که در برخی کشورهای حوزه خلیج فارس به زیر سطح مورد انتظار رسیده است. در چنین محیطی، نیاز به صرفهجویی و بازبینی بودجهها بیش از هر زمان دیگری نمایان شده است.
گرچه افزایش عرضه از سوی اوپکپلاس (۴۱۱ هزار بشکه افزایش تولید در ماه اوت ۲۰۲۵)، آن هم به عنوان پنجمین افزایش ماهانه پیاپی، در نگاه اول نشانهای از اعتماد تولیدکنندگان به بازار به نظر میرسد، اما بررسی دقیقتر شرایط موجود، تصویری پیچیدهتر و حتی متضاد از آینده بازار ارائه میدهد. تحلیلگران حوزه انرژی معتقدند که چنین افزایش تولیدی در شرایطی که سطح تقاضای جهانی با افت مواجه است، میتواند نهتنها موجب بیثباتی در بازار شود، بلکه منجر به ایجاد مازاد عرضه و در نتیجه فشار نزولی بیشتر بر قیمت نفت گردد.
این نگرانیها زمانی ملموستر میشوند که به چشمانداز اقتصادی چین، بزرگترین واردکننده نفت خام جهان، نگاه کنیم. فعالیتهای تولیدی این کشور در ماههای اخیر با کاهش شدیدی همراه بوده و شاخصهای صنعتی و تجاری آن نشانههایی از رکود را به نمایش گذاشتهاند. از سوی دیگر، دادههای کلان اقتصادی آمریکا نیز از کندی رشد حکایت دارند؛ عواملی که به طور مستقیم بر نرخ مصرف انرژی و واردات نفت تاثیرگذارند.
در چنین بستری، حتی تنشهای ژئوپلیتیک پرمخاطره – مانند حمله ایالات متحده به تاسیسات هستهای ایران و پاسخ موشکی تهران – که معمولا بهعنوان عوامل افزاینده قیمت شناخته میشوند، نتوانستهاند تاثیر ماندگاری بر صعود قیمتها بگذارند. این موضوع نشاندهنده آن است که بازار بیش از آنکه تحتتاثیر احساسات کوتاهمدت قرار گیرد، به متغیرهای واقعیتری مانند عرضه و تقاضا، وضعیت انبارهای جهانی، سیاستهای پولی و چشمانداز رشد اقتصادی واکنش نشان میدهد. هماکنون بهنظر میرسد بازار وارد فاز جدیدی از تعادل نسبی شده است؛ تعادلی که نه از جنس رونق و جهش، بلکه از نوعی بیتصمیمی و انتظار برای تغییر بنیادین در یکی از متغیرهای اصلی – چه در سمت عرضه و چه در سمت تقاضا – حاصل شده است.
در این شرایط، تصمیمگیری از سوی بازیگران بزرگ بازار، از جمله اوپکپلاس و کشورهای مصرفکننده کلیدی، باید با احتیاط و دوراندیشی بیشتری انجام شود تا از شکلگیری چرخههای نوسانی پرهزینه جلوگیری شود. در مجموع، میتوان گفت که چشمانداز بازار نفت در نیمه دوم سال ۲۰۲۵ در هالهای از ابهام قرار دارد؛ بازیگران اصلی بین نیاز به حفظ سهم بازار، لزوم پایداری درآمدهای ارزی، و فشارهای داخلی برای توزیع سود و حفظ ثبات اقتصادی، دستبهگریبان هستند. نتیجه این معادله، تعیینکننده مسیر قیمتها در ماههای آینده خواهد بود.
کاهش فعالیت M&A توسط آرامکو و آدنوک نه فقط این دو شرکت را تحتتاثیر قرار داده، بلکه بر کل فضای ادغام و تملیک انرژی در سطح جهان اثرگذار خواهد بود. سرمایهگذاریهای میلیارد دلاری آرامکو در چین (Rongsheng)، خرید سهام برندهای بینالمللی مانند Valvolineو توجه آدنوک به خرید Santos استرالیا و Covestro آلمان نشانگر دامنه گسترده فعالیت این دو غول نفتی بوده است. آدنوک قبلا اعلام کرده بود که میخواهد با راهاندازی یک بانک سرمایهگذاری داخلی و پلتفرمی به نام XRG، یکی از سه شرکت بزرگ در صنعت شیمیایی و یکی از پنج شرکت بزرگ گازی جهان شود. اما حالا به دلیل بزرگی این برنامهها، تصمیم گرفته سرعت خرید شرکتهای دیگر را کمتر کند تا فرصت بیشتری برای مدیریت و هماهنگکردن پروژههایی که قبلا خریده، داشته باشد.
مدیرعامل آرامکو، «امین ناصر» اعلام کرده که کاهش هزینهها در دستور کار قرار دارد، ولی از قدرت مالی شرکت برای سرمایهگذاری در دوران رکود نیز سخن گفته است؛ امری که به معنی حفظ انعطاف در بازار نوسانی نفت است . این تعادل بین حفظ سرمایه، تضمین سود سهام و ادامه رشد حکایت از انعطاف استراتژیک در مقابل فشارهای بازار دارد. تصمیم شرکتهای بزرگ نفتی منطقه مانند آرامکو و آدنوک برای ادامه تولید، اما تعدیل در شتاب ادغام و تملکهای خارجی، بیش از آنکه به معنای عقبنشینی یا صرفهجویی باشد، نشاندهنده بازبینی استراتژیک و مدیریت ریسک در شرایط ناپایدار بازار انرژی است.
در واقع، این تصمیم را میتوان نوعی «انعطافپذیری استراتژیک» قلمداد کرد که به این شرکتها اجازه میدهد بدون از دستدادن جایگاه رقابتی خود، خود را با شرایط جدید بازار تطبیق دهند. این رویکرد، پیامی شفاف به بازار و بازیگران بینالمللی ارسال میکند: حتی غولهای نفتی که با پشتوانه دولت و منابع مالی قدرتمند فعالیت میکنند، ملاحظات مالی، بازدهی سرمایهگذاری و نوسانات قیمتی را در تصمیمگیریهای کلان خود لحاظ میکنند.
کاهش درآمدهای نفتی طی ماههای اخیر، سبب شده که تمرکز این شرکتها بیش از پیش بر حفظ سودآوری پایدار، پرداخت منظم سود سهام و پرهیز از ورود به پروژههای پرریسک متمرکز شود. به این ترتیب، مسیر توسعه نه متوقف شده و نه معکوس، بلکه «منطقیسازی شده» است. در صورتی که در ماه اوت نیز شاهد افزایش عرضه نفت توسط اوپکپلاس باشیم – که به گفته برخی منابع تصمیم نهایی آن قریبالوقوع است – و از سوی دیگر سطح تقاضا در اقتصادهای بزرگی مانند چین، هند و ایالات متحده رشد محسوسی نکند، دو سناریوی اصلی برای آینده بازار متصور است:
۱. افزایش ریسک افت مجدد قیمتها: در صورت شکلگیری مازاد عرضه، قیمتها ممکن است بار دیگر وارد مدار نزولی شوند. تجربه سالهای گذشته نشان داده که بازار به سرعت از تعادل خارج میشود و هرگونه افزایش بدون هماهنگی با دادههای تقاضا، منجر به فشار مضاعف بر قیمتها خواهد شد. بهویژه اگر نشانههای رکود یا انقباض صنعتی در چین یا کاهش مصرف سوخت در آمریکا تشدید شود، موج کاهشی شدیدی ممکن است به بازار تحمیل شود.
۲. تثبیت محتاطانه قیمت: در صورتی که بازار واکنش بیش از حد به افزایش عرضه نشان ندهد و سطح تقاضا با شیب ملایمتری افزایش یابد، احتمال حفظ قیمتها در بازه پایدار و قابل پیشبینی وجود دارد. این سناریو که در کوتاهمدت محتملتر به نظر میرسد، به شرکتهای تولیدکننده این فرصت را میدهد تا از طریق بهینهسازی هزینهها، تنوعبخشی به محصولات و تمرکز بر بازارهای باثباتتر، سوددهی خود را حفظ کنند. در این میان، بار اصلی مسوولیت مدیریت تعادل بازار و نیز حفظ موقعیت رقابتی منطقهای و جهانی، بر دوش آرامکو و آدنوک خواهد بود. آنها باید نه تنها استراتژیهای رشد و توسعه خود را بازتنظیم کنند، بلکه توازن میان سرمایهگذاریهای خارجی، توسعه زیرساختهای داخلی و پرداخت سود سهام را با دقت بالا رعایت نمایند.
این توازن، همان نقطه کلیدی است که آینده سیاست انرژی منطقه را رقم خواهد زد. نکته مهم دیگر، تغییر زاویه نگاه این شرکتها از «بزرگ شدن» صرف، به «هوشمندتر شدن» است. به عبارت دیگر، دیگر تنها معیار موفقیت، میزان داراییها یا تعداد قراردادهای خرید شرکتهای خارجی نخواهد بود، بلکه سنجش بازدهی هر معامله، میزان همافزایی حاصلشده و اثر آن بر زنجیره ارزش کلان انرژی، تعیینکننده اصلی خواهد بود. این تحول در تفکر استراتژیک، نشانهای از بلوغ سرمایهگذاری در صنعت انرژی منطقه است. در نهایت، روندهای آتی در بازار جهانی نفت، بهویژه در سال ۲۰۲۵، با پیچیدگیهای بیشتری مواجه خواهد بود.
فشارهای ژئوپلیتیک، رقابت انرژیهای نو، سیاستهای محیطزیستی جهانی و روند کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی در برخی کشورها، تصمیمگیری را برای غولهای نفتی بیش از پیش دشوار کردهاند. در چنین فضایی، هر حرکت سرمایهگذاری باید با در نظر گرفتن افقهای چندجانبه صورت گیرد: نه تنها در مسیر رشد کوتاهمدت، بلکه با نگاه به آیندهای که نفت تنها یکی از بازیگران سبد انرژی جهانی خواهد بود. به همین دلیل است که حرکت اخیر آرامکو و آدنوک را نباید عقبنشینی تلقی کرد، بلکه باید آن را نشانهای از «تکامل رفتار سرمایهگذاری» در یکی از پرریسکترین صنایع جهان دانست.
منبع: دنیای اقتصاد