
به گزارش انرژی و نیرو، «موسی غنینژاد» اقتصاددان در پنل تخصصی «گام دوم ملی کردن صنعت نفت از دولتیسازی تا خصوصیسازی» در حاشیه ششمین نمایشگاه و همایش تخصصی نفت، گاز، پتروشیمی و پالایش با رویکرد حمایت از ساخت داخل، اظهار کرد: بحث این است که آیا آلترناتیوهایی برای ملی شدن صنعت نفت وجود داشته یا خیر و اینکه اگر نفت ملی نمیشد چه اتفاقی رخ میداد.
وی ادامه داد: در قانون جمهوری اسلامی نیز آمده است قراردادهای امتیازی مناسب نیست. در حالی که هدف اصلی آن قراردادها آوردن سرمایه و تکنولوژی بود.
به گفته غنینژاد، این قراردادها امتیاز زیادی به شرکتهای خارجی میداد، اما مقدمهای برای ورود تکنولوژی بود در نتیجه تمامی این قراردادها در جهت منافع ملی بود.
این اقتصاددان تصریح کرد: آن چیزی که در نهضت مشروطه به آن تاکید شد که وامهای خارجی خوب نیست به دلیل ایجاد وابستگی سیاسی بود. در واقع میشد آنها را اصلاح کرد چراکه این وامها صرف سرمایهگذاری نمیشد. به همین دلیل در نهضت مشروطه جلوی آنها گرفته شد.
وی گفت: اما در بحث قراردادهای امتیازی این شرایط رفته رفته بهتر و به نفع ایران شد. قرارداد دارسی نیز در زمان خود قرارداد خوبی بود. خود قرارداد مسائلی داشت که دولت انگلیس در قالب شرکت نفت اس ان و انگلستان سهم خود را به ایران پرداخت نمیکرد.
غنینژاد تاکید کرد: به طور کلی دغدغه افرادی که به سراغ این قراردادها رفتند واردات تکنولوژی بود.
وی در ادامه افزود: اما قراردادی که در سال ۱۳۱۲ در زمان رضاشاه منعقد شد را بهتر میدانستند و تنها ایراد را طولانیشدن زمان قرارداد میدانستند. این قرارداد هرچند در مدت ۶۰ سال بود، اما به سه قسمت تقسیم شده بود که میتوانست در هر قسمت مذاکراتی صورت بگیرد. اما موضوع مهم دیگر آن است که یک سوی قرارداد دولت بود و سوی دیگر یک شرکت بود. این قرارداد بین دو دولت نبود.
وی گفت: وقتی از نظر حقوقی با چنین قراردادی مواجه هستیم باید بدانیم طرف دولت یک امتیاز بسیار بزرگ دارد و آن این است که دولت حاکمیت دارد و میتواند درخواست تجدید نظر بدهد. در حالی که شرکت تنها یک کارگزار است.
غنینژاد اضافه کرد: اینکه ایران در دهه ۱۳۲۰ وارد مذاکره میشود تا این قرارداد تجدیدنظر شود و پیشنهاد آن سود ۵۰-۵۰ بود. جریان ملی شدن نفت را به یک داستان سیاسی تبدیل کردند و ملی شدن صنعت نفت باعث دولتی شدن آن شد. مهمترین آلترناتیو آن بود که همان قرارداد ادامه و تنها اصلاحاتی انجام میشد. مگر عربستان و عراق و کویت نفت را ملی کردند؟ آیا منابع آنها غارت شد؟ با ملی شدن نفت نه درآمدهای ما افزایش یافت نه آنکه حاکمیت شرکت نفت بیشتر شد.
وی اظهار کرد: تبعات ملی شدن صنعت نفت آن است که وقتی این صنعت دولتی میشود، رفته رفته بدنه آن صنعت بزرگتر و ناکارآمدتر میشود.
غنینژاد در پایان تاکید کرد: در شرایط فعلی که اقتصاد ما دولتی و دستوری است، هیچ نوع خصوصیسازی موثر نخواهد بود.