تاریخ: ۰۵ بهمن ۱۴۰۳ ، ساعت ۱۷:۱۹
بازدید: ۶۳
کد خبر: ۲۵۵۵
سرویس خبر : برق

چرا مصرف برق در بخش خانگی بالاست؟

چرا مصرف برق در بخش خانگی بالاست؟
انرژی و نیرو - مصرف برق در بخش خانگی یکی از چالش‌های مهم در مدیریت منابع انرژی به‌ویژه در کشور‌هایی با مصرف بالای انرژی است و دولت باید برای آن سریعا چاره اندیشی کند.

به گزارش انرژی و نیرو، «زهرا مهران فرد» پژوهشگر اقتصاد و «فاطمه مهران فرد» کارشناس فناوری و اطلاعات در یادداشتی مشترک به مسئله علت بالا بودن مصرف برق در بخش خانگی پرداخته و راه کار کاهش آن را ارائه کرده‌اند.

مصرف برق در بخش خانگی یکی از چالش‌های مهم در مدیریت منابع انرژی به‌ویژه در کشور‌هایی با مصرف بالای انرژی است. افزایش تقاضای برق، محدودیت منابع و فشار بر شبکه‌های توزیع، لزوم کاهش مصرف برق خانگی را به‌عنوان یک اولویت ملی مطرح کرده است. در این میان، اقتصاد رفتاری با تمرکز بر شناسایی و اصلاح رفتار‌های مصرفی مردم، رویکردی نوین و مؤثر برای مواجهه با این مسئله ارائه می‌دهد. اقتصاد رفتاری با ترکیب مفاهیم اقتصادی و روانشناسی، به دنبال تغییر عادات و تصمیمات روزمره مصرف‌کنندگان از طریق انگیزش‌های غیرمالی، استفاده از تشویق‌های رفتاری (Nudges)، اطلاع‌رسانی هدفمند و ارائه بازخورد‌های رفتاری است. این رویکرد نه تنها هزینه‌های مداخله را کاهش می‌دهد، بلکه می‌تواند تأثیرات پایدارتری بر رفتار مصرف‌کنندگان داشته باشد. در ایران، مصرف بالای برق در بخش خانگی و وابستگی شدید به منابع انرژی فسیلی، از مسائل اصلی مدیریت انرژی محسوب می‌شود.

بررسی و اجرای سیاست‌های مبتنی بر اقتصاد رفتاری، مانند ارائه اطلاعات شفاف درباره مصرف انرژی، مقایسه اجتماعی میان خانوارها، یا مشوق‌های روانی، می‌تواند گامی مؤثر در کاهش مصرف برق باشد. این رویکرد، علاوه بر کاهش بار شبکه‌های توزیع، به پایداری زیست‌محیطی و صرفه‌جویی اقتصادی کمک خواهد کرد. بخش خانگی نیز به عنوان یکی از بخش‌های پرمصرف برق کشور در سال ۱۴۰۱، ۹۸ هزار و ۲۵۵ میلیون کیلووات ساعت برق مصرف کرد. این میزان در سال ۱۴۰۲ به ۱۰۴ هزار و ۵۸۶ میلیون کیلووات ساعت رسید که خبر از افزایش مصرف ۶.۴ درصدی دارد. البته روند صعودی در سال ۱۴۰۳ نیز تاکنون وجود داشته است.

از این رو، در این گزارش سعی شده است به این سوال پاسخ داده شود که چه رویکردی می‌توان برای کاهش مصرف برق خانگی از طریق اقتصاد رفتاری پیش‌برد؟! مطالعات متعددی در مورد مصرف برق خانگی در ایران انجام شده است که می‌توان نکات آن را به طور خلاصه به شرح ذیل مورد تحلیل قرار داد:

تأثیر متغیر‌های جمعیتی-اجتماعی: عوامل اجتماعی- جمعیتی، به ویژه درآمد خانوار و تعداد اعضای خانوار، تأثیر مثبت و معناداری بر مصرف برق دارند. درآمد بالاتر خانوار با افزایش مصرف برق می‌تواند مرتبط باشد؛ به این دلیل که خانوار‌های ثروتمندتر دارای وسایل برقی بیشتر و فضا‌های زندگی بزرگ‌تر هستند که معمولاً به انرژی بیشتری نیاز دارند. در بحث اندازه خانوار نیز تعداد افرادی که در یک خانوار زندگی می‌کنند با مصرف برق همبستگی مثبت دارد. خانوار‌های بزرگ‌تر به دلیل تعداد بیشتر وسایل در حال استفاده و تقاضای کلی بیشتر برای انرژی، تمایل دارند از برق بیشتری استفاده کنند. با این حال، جنسیت تأثیر قابل توجهی بر سطح مصرف نداشته است.

کنترل رفتاری ادراک شده: در بین متغیر‌های روانشناختی، کنترل رفتاری ادراک شده می‌تواند تأثیر معناداری بر مصرف برق داشته باشد. این نشان می‌دهد در حالی که افراد ممکن است احساس کنند می‌توانند در مصرف برق صرفه جویی کنند، این ادراک به رفتار‌های واقعی صرفه جویی در انرژی ترجمه نمی‌شود.

سوگیری‌های رفتاری: مطالعات چندین سوگیری رفتاری را شناسایی کرده‌اند که بر نگرش مصرف کننده نسبت به مصرف انرژی تأثیر می‌گذارد، مانند سوگیری در دسترس بودن، حفظ وضعیت موجود، ترجیحات زمانی و تأخیر در تصمیم گیری. این سوگیری‌ها حکایت از عدم وجود قصد رفتاری برای کاهش مصرف برق علی رغم آگاهی از روش‌های صرفه جویی در انرژی دارد چرا که ممکن است آسایش یا راحتی فوری را بر صرفه‌جویی طولانی‌مدت اولویت دهند.

نیاز به مداخلات سیاستی: مطالعات نشان می‌دهد سیاست‌گذاران باید رویکرد اقتصاد رفتاری را برای رسیدگی به این قبیل مسائل اتخاذ کنند و بر اصلاح نگرش‌های مصرف‌کننده و ترویج حفظ انرژی به عنوان یک هنجار اجتماعی تمرکز کنند. این موارد شامل آموزش مصرف کنندگان در مورد استفاده صحیح از وسایل برقی و اهمیت صرفه جویی در انرژی است.

به طور کلی، مطالعات تاکید می‌کنند در حالی که عوامل قیمتی در تقاضای برق قابل توجه هستند، عوامل روانی و رفتاری نقش مهمی در شکل دادن به الگو‌های مصرف دارند.

نقش نگرش‌ها و باور‌ها بر رفتار‌های مصرف انرژی

نگرش‌های مثبت در مقابل رفتار واقعی: در حالی‌که به طورکلی نگرش مثبتی نسبت به صرفه‌جویی در مصرف برق وجود دارد، این نگرش به کاهش مصرف منجر نمی‌گردد. به‌عبارت دیگر حتی اگر افراد به اهمیت حفظ انرژی اعتقاد دارند، رفتار‌های مصرف واقعی آنها منعکس‌کننده این باور نیست.

فقدان هنجار‌های اجتماعی: پژوهش‌ها نشان می‌دهد که کمبود هنجار‌های ذهنی و اجتماعی باعث عدم کاهش مصرف انرژی می‌شود. این فقدان هنجار‌های اجتماعی حمایتی به این معنی است که حتی بانگرش‌های مثبت، افراد اجباری به تغییر رفتار مصرفی خود احساس نمی‌کنند.

سوگیری‌های مورد بررسی عبارتنداز:

حفظ وضعیت موجود: این سوگیری به تمایل افراد به ترجیح باقی ماندن شرایط فعلی به جای تغییر عادات یا روال خود اشاره دارد. در زمینه مصرف برق، خانوار‌ها ممکن است از تغییر تنظیمات وسایل برقی خود اجتناب کنند، حتی اگر چنین تنظیماتی منجر به صرفه‌جویی در انرژی شود. این بی‌میلی به تغییر، می‌تواند منجر به ادامه مصرف انرژی بالا شود.

تأخیر در تصمیم‌گیری: این سوگیری شامل به تعویق انداختن تصمیماتی است که می‌تواند منجر به صرفه‌جویی در انرژی شود. خانواده‌ها ممکن است نیاز به تغییر عادات مصرف انرژی خود را تشخیص دهند، اما به دلیل کاهش رفاه، اقدام را به تأخیر می‌اندازند. این تأخیر می‌تواند از تنظیمات به موقع که مصرف برق را کاهش می‌دهد، جلوگیری کند.

سوگیری در دسترس‌بودن: این سوگیری زمانی اتفاق می‌افتد که افراد احتمال وقوع یک رویداد را براساس اینکه چقدر راحت می‌توانند نمونه‌های مشابه آن را از تجربیات خود به‌خاطر بیاورند، تخمین می‌زنند. از نظر مصرف انرژی، مردم ممکن است اهمیت رویداد‌هایی که به راحتی به یاد می‌آیند (مانند قبض‌های گران) را بیش از حد برآورد کنند، در حالی‌که مزایای اقدامات صرفه‌جویی در انرژی را که کمتر به یاد ماندنی هستند، کمتر از حد تخمین بزنند.

ترجیحات زمانی: این سوگیری به تمایل به اولویت دادن به پاداش‌های فوری نسبت به مزایای آتی اشاره دارد. در زمینه مصرف انرژی، خانوار‌ها ممکن است به جای در نظر گرفتن کاهش درازمدت در پرداخت قبوض انرژی که از جایگزینی وسایل پرمصرف حاصل می‌شود، روی هزینه‌های فوری خریداری این قبیل لوازم خانگی تمرکز کنند؛ بنابراین می‌تواند منجر به عدم تمایل به سرمایه‌گذاری در فناوری‌های کارآمد انرژی شود.

این سوگیری‌های رفتاری در مجموع به عدم اقدام در جهت کاهش مصرف برق می‌انجامد، حتی زمانی‌که افراد دانش و توانایی انجام این کار را داشته باشند. مطالعات نشان می‌دهد که پرداختن به این سوگیری‌ها از طریق آموزش هدفمند می‌تواند به ترویج رفتار‌های کارآمدتر انرژی در میان خانوار‌ها کمک کند.

چندین توصیه برای سیاستگذاران باهدف تشویق صرفه‌جویی در انرژی در میان خانوار‌ها

مداخلات رفتاری: سیاست‌گذاران باید مداخلات رفتاری را طراحی و اجرا کنند که به سوگیری‌های شناسایی شده مؤثر بر مصرف انرژی بپردازد. برای مثال، دستورالعمل‌هایی که فرآیند تنظیم دستگاه‌ها را ساده می‌کنند یا روش‌هایی که درمورد صرفه‌جویی درمصرف انرژی ارائه می‌دهند، می‌توانند به غلبه برسوگیری حفظ وضعیت موجود و تأخیر‌های تصمیم‌گیری کمک کنند.

آموزش و برنامه‌های آگاهی: افزایش آگاهی درمورد مزایای حفظ انرژی و روش‌های دستیابی به‌آن بسیار مهم است. برنامه‌های آموزشی که خانواده‌ها را در مورد صرفه‌جویی‌های بلندمدت مرتبط باوسایل و شیوه‌های کارآمد انرژی آگاه می‌کنند، می‌توانند به تغییر درک و تشویق رفتار‌های پیشگیرانه کمک کنند.

مشوق‌ها برای بهره‌وری انرژی: ارائه مشوق‌های مالی مانند تخفیف یارانه برای خرید لوازم برقی کارآمد می‌تواند خانواده‌ها را برای ایجاد تغییرات ترغیب کند. این مشوق‌ها می‌توانند به کاهش تأثیر ترجیحات زمانی کمک کنند، زیرا مزایای مالی فوری را ارائه می‌کنند که نسبت به هزینه‌های اولیه سرمایه‌گذاری بیشتر است.

مشارکت جامعه: سیاست‌گذاران می‌توانند برنامه‌های اجتماعی را تسهیل کنند که اقدام جمعی را به سمت بهره‌وری انرژی ترویج می‌کند.

نظارت و بازخورد: پیاده‌سازی سیستم‌هایی که بازخورد مصرف انرژی را برای خانوار‌ها فراهم می‌کند، می‌تواند آگاهی را افزایش دهد و انگیزه ایجاد تغییر در رفتار نماید. کنتور‌های هوشمند و ابزار‌های نظارت بر انرژی می‌توانند به افراد کمک کنند تا الگو‌های استفاده خود را درک کنند و زمینه‌های بهبود را شناسایی کنند. در چارچوب رویکرد تلنگر، طراحی قبوض بر اساس الگو‌های رفتاری و ارسال گزارش‌های ماهانه و فصلی در جهت مقایسه میزان مصرف ساکنان با همسایگان می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی بر کاهش مصرف برق داشته‌باشد. این موضوع نه‌تنها به حفاظت از منابع و محیط‌زیست کمک می‌کند بلکه اثرات منفی توزیع درآمدی ناشی از افزایش قیمت برق را نیز کاهش می‌دهد.

پرداختن به عوامل اجتماعی - جمعیتی: سیاستگذاران باید متغیر‌های اجتماعی - جمعیتی را که بر رفتار‌های مصرف انرژی تأثیر می‌گذارند، در نظر بگیرند. تطبیق برنامه‌ها برای برآوردن نیاز‌ها و ویژگی‌های خاص گروه‌های جمعیتی مختلف می‌تواند اثربخشی طرح‌های حفاظت از انرژی را افزایش دهد.

پیشنهاد می‌گردد که تحقیقات آینده باید اثرات بلندمدت مداخلات رفتاری بر مصرف انرژی را بررسی کرده و نقش عوامل اجتماعی و جمعیت‌شناختی اضافی را بررسی کنند. مطالعات مذکور می‌توانند بینش عمیق‌تری در مورد چگونگی تکامل نگرش‌ها و رفتار‌های مصرف‌کننده در طول زمان در پاسخ به سیاست‌ها و ابتکارات آموزشی در حال تغییر ارائه دهد. با پرداختن به این حوزه‌ها، توسعه استراتژی‌های مؤثرتری برای ارتقای بهره‌وری انرژی در زمینه‌های مختلف میسر خواهد شد. این تلاش‌ها می‌تواند به الگو‌های مصرف انرژی پایدارتر و کاهش تقاضای رو به‌رشد برق کمک کند.

منبع: خبرگزاری مهر

مطالب مرتبط
عناوین برگزیده